💥 تهران - کانون شورشی ۱۸۸
💥 مشهد - کانون شورشی ۲۲۲
💥 تهران - ۲۸فروردین ۹۹
هفتاد و پنج درصد قلبم من است و خود
آن بیست و پنج درصد دیگر هزار چیز
از صبح تا به شب به خودم میرسد دلم
صد تا گزینه مانده به روی و به زیر میز
آیینه هم که نقش مرا کج نشان دهد
با مشت می زنم که شود خرد و ریز ریز
من شاعرم؟ من شاعرم؟ به عشق که؟ اندیشه میکنم!
پس کی؟ برای مردم خود میکنم ستیز
ای عشقهای فردی محدود! گم شوید!
این دل به سوی عشق بزرگی ست در گریز
در قبر خفته هموطن بیپناه من
ای شعر! اشک شرمی، در واژهها بریز
شعری که رو به شیخ ستمگر سکوت کرد
من میدهم به او کلماتی چو کارد، تیز
تصویرهای شهر پر از خون و فقر شد
خشمی بریز در غزل ات شاعر عزیز
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر